کنایه آفتاب یزد به سلبریتی هزارچهره
تاریخ انتشار: ۱۱ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۹۲۱۴
روزنامه آفتاب یزد خطاب به یک سلبریتی بیصداقت و عوامفریب نوشت کاش در برره میماندی!
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: روزنامه آفتاب یزد در سرمقالهای با همین عنوان و به قلم یک رفتارشناس خطاب به مدیری نوشت: رشد و صعود در هر زمینه، مستلزم دارا بودن شرایط و امتیازات خاص در آن محور میباشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در رشتههای هنری که موضوع اصلی مقاله است علاوه بر داشتن تواناییهای تخصصی و ویژگیهای تخصصی و ویژگیهای فیزیکی و ظاهری، باید قدرت ایفای نقشهای مختلف در ژانرهای طنز یا جدی داشته باشند. صداوسیما یکی از دروازههای ورود به دنیای هنر و رشد و ترقی یا توقف و سکون میباشد. وقتی (سریال) مرد هزارچهره را میدیدیم، باید منتظر هزارویکمین چهره وی میشدیم که همانا ژست منتقد بود. شخصیتی که روغن ریخته را نذر امامزاده کرد و برنامهای را که پول آن را تمام و کمال از جیب مردم گرفته، ممنوع میکند؛ اگر راست میگویی پول برنامه را پس بده و سپس دستور توقف صادر کن! اگر هرکس دیگر هم جای ایشان بود وقتی با آن اسکورت چشمگیر موتورسواران و بادیگاردها رفت و آمد میکرد؛ کوچههای خاکی برره را فراموش مینمود.
این صداوسیما است که با بودجههای کلان، هالکهای هنری را خلق کرده و پرورش میدهد. سپس این افراد با رانتهای هنری، باندهای خود را رشد داده و به سایر جوانان با استعداد و توانا اجازه حرکت نمیدهند. معلوم نیست صداوسیما چه وقت این بساط رانتخواری را خاتمه میدهد؟ کاش همان شیرفرهاد صادق برره بودی و مرد هزارچهره نمیشدی. امروز هزارویکچهره شدی که آخرین آن ژست روشنفکری وسیاسی بود.
کسانی که از برکت پول مردم و میدان سیما به ویلاها و زندگی لاکچری رسیدند و در روزهای سخت ماهیت خود را نشان دادند. افرادی که حرفها و شعارهای رادیو و تلویزیونهای دشمنان از دهان آنها شنیده میشود و با پولهای به دست آمده پاسپورت و اقامت اروپا و آمریکا و کانادا را در جیب گذاشتهاند. باید بدانند مردم آنها را از خودشان جدا دانسته و با همان معیار و میزان منافقان و فرصتطلبان آنها را ارزیابی میکنند. از آنجا که سواد و بینش سیاسی در بسیاری از این افراد در سطح ضعیفی میباشد، آنها بسیار عجولانه و دور از عقل و منطق تصور نمودند نظام اسلامی که با خون هزاران جوان رعنا و فرزندان پاک این وطن آبیاری شده و رشد نموده، با حرکت عدهای، ریشهکن میشود. به همین جهت ناشیانه دچار هول و واهمه شده و به موضعگیریهای دور از منطق پرداختند. اما تاوان موضعگیری سادهاندیشانه آنها طرد از میان مردم و بیتوجهی به آنهاست. ضمنا مدیران رسانه ملی باید سلبریتیهای مردودشده از محک ملی را از هنرمندان دارای بینش و درک منطقی جدا سازند.
منبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین قیمت مهران مدیری اغتشاشات در ایران اغتشاشات سلبریتی خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۹۲۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
میدان شهرت در ایران
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، کتاب «میدان شهرت در ایران» اثر پژوهشی احسان شاهقاسمی (عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران) است. این پژوهش به بررسی نقش سلبریتیها در جامعه ایران میپردازد و به جنبههایی از این صنعت نوپدید در کشورمان اشاره دارد که تاکنون دیده نشده است.
این کتاب با مقدمه آرتور آسابرگر که یکی از بزرگترین استادان و پژوهشگران زنده علم ارتباطات در دنیا است، از سوی انتشارات پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شده است. کتاب «میدان شهرت در ایران» در شانزدهمین جشنواره بینالمللی پژوهش فرهنگی در محور رسانه و ارتباطات بهعنوان اثر برگزیده معرفی شد.
سه فصل اول کتاب به توضیح تاریخچه شهرت در ایران، شالودههای شهرت، نقش صنعت شهرت در سلبریتیسازی و... اختصاص دارد.
در سه فصل دوم، به مسائلی همچون فمنیسم شهرت، نیکوکاری سلبریتیها و شهرت و دین پرداخته شده است.
در فصل ششم نشان داده میشود صنعت شهرت چگونه از عناصر دینی برای سلبریتیسازی استفاده میکند و چگونه مخاطبان و کاربران به مسیری کشانده میشوند که احساس کنند با سلبریتیها روابط صمیمانه شخصی و دوسویه دارند.
در فصل هفتم، نویسنده به مسأله مصرفگرایی و رابطه آن با شهرت پرداخته و نشان میدهد چگونه سلبریتیها بهصورت آشکار و نهان، مصرفگرایی را تبلیغ میکنند و چگونه این کار آنها در تضاد با ادعاهای زیست محیطی آنها قرار میگیرد.
فصل هشتم این کتاب به توصیههایی برای مدیریت فرهنگ شهرت اختصاص یافته است. این کتاب تلاش دارد به این سوالات پاسخ گوید:
فرهنگ شهرت از کجا پیدا شد و در ایران چه روندی را طی کرده است؟ رابطه شهرت و پول چیست؟ فضای مجازی چه کمکی به سلبریتیها کرده است؟ چرا نیکوکاری سلبریتیها زیانبار است؟ شهرت چه ارتباطی با فمنیسم پیدا میکند؟
آسابرگر در مقدمه کتاب «میدان شهرت در ایران» مینویسد: این کتاب به جنبههایی از این صنعت نو پدید در ایران اشاره میکند که تا کنون دیده نشدهاند. مطالب این کتاب کمک میکند که حتی مخاطب غیرایرانی هـم به جنبههایـی از شهرت در کشور خودش آگاه شود کـه تا کنون در پیش چشم او بوده و نمیدیده است، و شاید این را بتوان مهمترین امتیاز کتاب دانست.
شاهقاسمی، نویسنده کتاب میگوید از حدود ده سال پیش که مطالعه روی شهرت را آغاز کرده است، هر روز افراد بیشتری متوجه شدهاند مسأله شهرت مسئلهای مهم در فرهنگ ماست. اوایل کار، حتی جامعهشناسان بسیاری به او میگفتند مسأله شهرت در ایران چندان مهم نیست که ارزش پژوهشهای گسترده و ژرف را داشته باشد. رسانههای رسمی و غیررسمی ایران چندان مسأله شهرت را جدی نمیگرفتند و دانشجویان علوم انسانی کمتر این حوزه را حوزه مهمی برای انجام پژوهش و نگارش پایاننامه و رساله میدانستند. امروز که میلیونها نوجوان ایرانی عملا برای سلبریتیهای داخلی و خارجی بردگی میکنند، پژوهشهای بسیار بیشتر و بهتری در این حوزه انجام میشود.
بریدهای از کتاب «میدان شهرت در ایران» که گوشهای از این ابعاد ناپیدا را ملموستر بیان میکند به این شرح است:
«سلبریتیهای ایرانی معمولاً از اصطلاح «خراب شده» در توصیف کشورشان استفاده میکنند انگار این کشور ویرانهای است که لیاقت آنها را ندارد و آنها با بازگشت به این کشور یا ماندن در آن باید بر سرش منت بگذارند. هر وقت چنین اظهار نظرهایی را میشنوم سه نکته به ذهنم میرسد، نخست باید از دوگانه حکومت ملت پرهیز کرد حکومت هم بخشی از ملت است و برعکس. نمیتوان تصور کرد نیرویی اسرارامیز تعدادی غیرایرانی را از کشوری دیگر آورده است تا در جایگاههای مؤثر حکومتی قرار بگیرند و ایران را خراب کنند. دوم سلبریتیها هرگز نمیگویند که این خراب شده باعث بالیدن و موفقیت آنها شده است. سوم و از همه مهمتر، سلبریتیها هرگز توضیح نمیدهند که اگر ایران شایستگی آنها را ندارد چرا حاضر نیستند در جایی کار کنند که شایستگی آنها را دارد.»
احسان شاهقاسمی در سال ۱۳۵۷ در شهرستان رستم به دنیا آمد. کودکی را در نورآباد ممسنی، شیراز و تهران گذراند. در سال ۱۳۸۱ با مدرک کارشناسی مهندسی مکانیک از دانشگاه شیراز فارغ التحصیل شد و بعد از گذراندن دوره سربازی، در سال ۱۳۸۴ وارد دوره کارشناسی ارشد ارتباطات در دانشگاه تهران شد و تحصیلات خود را تا سطح دکتری در این دانشگاه ادامه داد. شاهقاسمی از سال ۱۳۹۴ به عنوان عضو هیات علمی در گروه ارتباطات دانشگاه تهران مشغول کارشد.
وی در دو دهه گذشته بیش از پنجاه کتاب را از انگلیسی به فارسی ترجمه کرده و دست کم چهار کتاب را به زبانهای فارسی و انگلیسی منتشر نموده است. مقالههای او در مجلات مهم منتشر شده است. از سال ۱۳۹۹ شاهقاسمی برای اولین بار درس مطالعات شهرت و هواداران را در ایران ارائه کرد. او پیش از آن یک دهه را صرف مطالعه و تحقیق درباره شهرت و رابطه آن با رسانهها کرده بود. در سال ۱۴۰۲ پژوهشهای او در قالب کتابی به نام «میدان شهرت در ایران» به وسیله پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی منتشر شد و به عنوان مهمترین منبع تدریس مطالعات شهرت در اختیار دانشگاههای مختلف قرار گرفت.
انتهای پیام/